<hr> (کامپیوتر) ریز تراشه (رجوع شود به: chip)

(کامپیوتر) ریز تراشه (رجوع شود به: chip)

microchip

microcirculation

<hr> (آب و هوای یک شهر یا ناحیه یا محل سربسته مانند گلخانه و تالار) آب و هوای ناحیه، خرد آب و هوا، خرد اقلیم

(آب و هوای یک شهر یا ناحیه یا محل سربسته مانند گلخانه و تالار) آب و هوای ناحیه، خرد آب و هوا، خرد اقلیم

microclimate

<hr> خرد آب و هواشناسی، خرد اقلیم شناسی

خرد آب و هواشناسی، خرد اقلیم شناسی

microclimatology

microcolumn

microcom

microcomponent

<hr> خرد کامپیوتر، ریزرایانه، ریزکامپیوتر

خرد کامپیوتر، ریزرایانه، ریزکامپیوتر

microcomputer

microcontinent

microcontinental

microcontroller

<hr> معنی : بدن، عالم صغیر، جهان کوچک <hr> معانی دیگر : خرد جهان، عالم صغیر (در برابر: کلان جهان macrocosm)

معنی : بدن، عالم صغیر، جهان کوچک معانی دیگر : خرد جهان، عالم صغیر (در برابر: کلان جهان macrocosm)

microcosm

microcosmic

microcrack

microcracks

microcredit

microcrystal

microcrystalline powder

microcultural

microculture

microcycle

microcystic

<hr> (پزشکی - گویچه ی قرمز خون که فوق العاده کوچک است به ویژه در اثر anemia) ریز یاخته، ریز گویچه، ریز سلول

(پزشکی - گویچه ی قرمز خون که فوق العاده کوچک است به ویژه در اثر anemia) ریز یاخته، ریز گویچه، ریز سلول

microcyte

microcytosis

microdata

microdeletion

microdensitometer

microdots

microeconomic

<hr> (با فعل مفرد) اقتصاد خرد، اقتصاد ذره ای، ریزمانبد (در برابر: اقتصاد کلان یا کلان مانبد macroeconomics)

(با فعل مفرد) اقتصاد خرد، اقتصاد ذره ای، ریزمانبد (در برابر: اقتصاد کلان یا کلان مانبد macroeconomics)

microeconomics

microencapsulated

<hr> (داروسازی) ریز پوشینه بندی، ریز پوشینه سازی

(داروسازی) ریز پوشینه بندی، ریز پوشینه سازی

microencapsulation

microenviroment

microenvironment

<hr> (زیست شناسی) خرد فرگشت، ریزفرگشت

(زیست شناسی) خرد فرگشت، ریزفرگشت

microevolution

microevolutionary

microextraction

microfabrication

microfauna

microfibre microfiber

microfibrils

microfilament

microfilamentous

microfilaments

microfilaria

<hr> معنی : میکرو فیلم، ریز فیلم <hr> معانی دیگر : (فیلم کوچکی که متون چاپی و غیره را روی آن به صورت بسیار ریز ضبط می کنند) ریز فیلم، به صورت میکروفیلم درآوردن

معنی : میکرو فیلم، ریز فیلم معانی دیگر : (فیلم کوچکی که متون چاپی و غیره را روی آن به صورت بسیار ریز ضبط می کنند) ریز فیلم، به صورت میکروفیلم درآوردن

واژه های حرف "m" - پیشنهاد کاربران