پیشنهاد کاربران

rayman

rayman origins

raymon

raypath

<hr> اشعه ها نجوم : پرتوها

rays

raysa

<hr> معنی : بریدن، محو کردن، تراشیدن، ویران کردن، ستردن <hr> معانی دیگر : (دراصل) زخم سطحی زدن، خراشاندن، (نادر) زدودن، (بامالش) پاک کردن، ساییدن

معنی : بریدن، محو کردن، تراشیدن، ویران کردن، ستردن معانی دیگر : (دراصل) زخم سطحی زدن، خراشاندن، (نادر) زدودن، (بامالش) پاک کردن، ساییدن

raze

razeia

razing

<hr> معنی : تیغ صورت تراشی، با تیغ تراشیدن <hr> معانی دیگر : تیغ (ریش تراشی)

معنی : تیغ صورت تراشی، با تیغ تراشیدن معانی دیگر : تیغ (ریش تراشی)

razor

razor blade

razor blade model

razor bump

razor sharp

razor sharp mind

razor thin

razor wire

<hr> معنی : تمشک، شوخی کردن <hr> معانی دیگر : (امریکا - خودمانی)، دست انداختن، مسخره کردن

معنی : تمشک، شوخی کردن معانی دیگر : (امریکا - خودمانی)، دست انداختن، مسخره کردن

razz

razzi

razzle

<hr> (خودمانی) زرق و برق، تحیر، گیجی، زرق و برق

(خودمانی) زرق و برق، تحیر، گیجی، زرق و برق

razzle dazzle

rboa

<hr> مخفف:، صلیب سرخ، مخفف: صلیب سرخ مخفف: کاتولیک

مخفف:، صلیب سرخ، مخفف: صلیب سرخ مخفف: کاتولیک

rc beam

rccp

<hr> مخفف: کالج سلطنتی جراحان (انگلیس)

مخفف: کالج سلطنتی جراحان (انگلیس)

rcs reduction

<hr> مخفف: (امریکا- ارتش) سرباز وظیفه، نوسرباز

مخفف: (امریکا- ارتش) سرباز وظیفه، نوسرباز

rcycling crnter

<hr> مخفف: راه، جاده، مخفف: راه، جاده

مخفف: راه، جاده، مخفف: راه، جاده

<hr> داده رابطه اى کامپیوتر : سیستم مدیریت پایگاه داده هاى رابطه اى

داده رابطه اى کامپیوتر : سیستم مدیریت پایگاه داده هاى رابطه اى

rdbms

<hr> معنی : در باره، با توجه به، عطف به <hr> معانی دیگر : مخفف:، (انجیل) کتاب مکاشفه، (شیمی) رینیم، پیشوند:، باز، رجعت، پیشین [return]، (موسیقی)ر، مخفف: درباره ی، بازگشت به، برگشت دادن، با توجه به مخفف reference

معنی : در باره، با توجه به، عطف به معانی دیگر : مخفف:، (انجیل) کتاب مکاشفه، (شیمی) رینیم، پیشوند:، باز، رجعت، پیشین [return]، (موسیقی)ر، مخفف: درباره ی، بازگشت به، برگشت دادن، با توجه به مخفف reference

واژه های حرف "r" - پیشنهاد کاربران