صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "ه" - مترادف و متضاد
همنام
همنشست
همنشین
همنشینی
همنفس
همنفسی
همنواگر
همنوایی کردن
همنوع
همه
همه توانا
همه جا
همه جا حاضر
همه جا منتشر
همه جا گیر
همه جایی
همه جور
همه رنگ
همه سال
همه ساله
همه سوزی
همه فن حریف
همه منظوره
همه وقت
همه پرسی
همه چیز
همه چیز خور
همه کاره
همه کاره بودن
همه گوشه یکی
همه گیر
همه گیرشناسی
همهمه
همهمه کردن
همهپرسی
هموار
هموار کردن
هموارسازی
همواره
هموارگر
همواری
هموزن
هموژن
همپا
همپیشه
همپیمان
همچشم
همچشمی
بیشتر