صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "گ" - مترادف و متضاد
گمشده
گمشدگی
گمشو
گمنام
گمنام کردن
گمنامی
گمگشته
گمیز
گناه
گناه ورزیدن
گناه کبیره
گناهان خود را اعتراف کردن
گناهکار
گناهکار قلمداد نمودن
گنبد
گنبد اسمان
گنبد بودایی
گنبد روزنه دار
گنبد زدن
گنبد مانند
گنبد مقبره
گنبد نیلگون
گنبد نیم گرد
گنبدوار
گنبدی
گنج
گنجا
گنجاندن
گنجاندن یا گنجیدن
گنجانیدن
گنجایش
گنجایش تانک یا مخزن
گنجایش دار
گنجایش کشتی برحسب تن
گنجشک
گنجشک تکزاسی
گنجشک روزی
گنجشکی
گنجشگ خانگی
گنجفه
گنجه
گنجه جالباسی
گنجه خوراک
گنجه ظرف
گنجه ظروف غذا و غیره
گنجه کشودار
گنجور
گنجور دانشکده
بیشتر