صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "ا" - فارسی به عربی
اثبات شدنی
اثبات کذب چیزی را کردن
اثبات کردن
اثبات کردن(با دلیل)
اثبات کننده
اثر
اثر انگشت
اثر باستانی
اثر تاریخی
اثر تاریخی (باستانی)
اثر خراش
اثر زخم داشتن
اثر زخم گذاشتن
اثر سوختگی
اثر شدید
اثر قدیمی
اثر متقابل
اثر نامطلوب باقی گذاردن
اثر و طعم غذا در دهان
اثر پا باقی گذاردن
اثر پذیر
اثر کردن
اثر کردن بر
اثر گذاشتن
اثر گناه
اثرانگشت
اثرکلی
اثیر
اجابت
اجابت کردن
اجاره
اجاره ای
اجاره دادن
اجاره دادن به
اجاره دادن به (با)
اجاره دار
اجاره دهنده
اجاره دهی
اجاره رفتن
اجاره نامه
اجاره کردن
اجاره ﺩاﺩﻥ
اجازه
اجازه ء ورود
اجازه خواستن
اجازه داد
اجازه داد به
اجازه دادن
بیشتر