صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "خ" - فارسی به عربی
خدا نشناس
خدا نگهدار
خدا پرست
خدا کند
خداحافظ
خداحافظی کردن
خداشناس
خداشناسی
خدانشناس
خدانگهدار
خداوند
خداوندگار
خداپرست
خداکند
خدای دروغی
خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
خدایی
خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده
خدشه
خدعه
خدعه کردن
خدمت
خدمت انجام دادن
خدمت کردن
خدمتکار
خدمتکار بیمارستان
خدمتگذار
خدمتگزار
خدمتگزاران
خدمه کشتی
خدنگ
خدو
خر
خر خر کردن
خر نر
خر کردن
خراب
خراب شدن
خراب کرد
خراب کردن
خرابه
خرابکار
خرابکاری عمدی
خرابکاری کردن
خرابی
خراج
خراج گذار
خراجگزار
بیشتر