صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "خ" - لغت نامه دهخدا
خجسته صفات
خجسته طالع
خجسته طلعت
خجسته فال
خجسته فالی
خجسته فر
خجسته فرجام
خجسته فی
خجسته لقا
خجسته نهاد
خجسته همای
خجسته ٔ اصفهانی
خجسته ٔ سرخسی
خجسته ٔ کاشانی
خجسته پرگار
خجسته پی
خجسته کلاه
خجستگی
خجش
خجف
خجل
خجل روی
خجل رویی
خجل سار
خجل شدن
خجل ماندن
خجل وار
خجل کردن
خجل گردیدن
خجل گشتن
خجل گونه
خجل یافتن
خجلان
خجلت
خجلت دادن
خجلت زده
خجلت زدگی
خجلت ناک
خجلت کش
خجلت کشیدن
خجلت گری
خجله
خجلک
خجلی
خجلیت
خجند
خجنده
خجندی
بیشتر