صفحه اصلی
فرهنگ عمید
واژه های حرف "م" - فرهنگ عمید
متوازی الاضلاع
متوازی السطوح
متواصل
متواضع
متواضعانه
متواطی
متوافر
متوافق
متوالی
متوالیه
متوج
متوجع
متوجه
متوحد
متوحش
متورط
متورع
متورم
متوسد
متوسط
متوسط الحال
متوسط القامه
متوسطه
متوسع
متوسل
متوشح
متوضا
متوطن
متوغل
متوفر
متوفی
متوفیات
متوقد
متوقع
متوقف
متوقی
متولد
متولی
متون
متوهم
متوکل
متکا
متکاثر
متکاثف
متکافی
متکامل
متکاوس
متکبر
بیشتر