صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "م" - واژه نامه بختیاریکا
مطابق میل عمل کردن
مطلع کردن
مطلوب
مطمئن
مطیع
مطیع کردن
مظلوم
مظلومانه
مظهر پز
معاشرت
معاشقه
معالجه
معامله
معامله غیابی
معامله هم جنس
معامله کردن
معامله گر
معامله گری سیار
معاهده
معاهده شراکت چوپانان
معاین
معاینه
معتاد
معتاد چای
معترض
معتکف
معجزه
معده
معدود
معروف
معرکه
معشوق
معطل
معطل کردن
معلق
معلم مهد
معلول
معلول حرکتی
معلوم
معلوم شدن
معما
معمار
معمولی نبودن
معوج
معکوس
معکوس کردن
معیشت
معیوب
بیشتر