انگلیسی به فارسی

<hr> صداهای کوتاه (و پشت سر هم) ایجاد کردن، بیپ بیپ کردن، بیپ کردن، شپیلیدن، شپلیدن، صدای کوتاه و تیز (مثل صدای بیپر و یا بوق بسیار کوتاه ماشین)، شپلیدن the computer started beeping صدای بیب بیب از کامپیوتر بلند شد i heard a beep صدای بیب بیب شنیدم

صداهای کوتاه (و پشت سر هم) ایجاد کردن، بیپ بیپ کردن، بیپ کردن، شپیلیدن، شپلیدن، صدای کوتاه و تیز (مثل صدای بیپر و یا بوق بسیار کوتاه ماشین)، شپلیدن the computer started beeping صدای بیب بیب از کامپیوتر بلند شد i heard a beep صدای بیب بیب شنیدم

beep

beeped

<hr> (دستگاه قابل حمل الکترونیکی که در مواقع لزوم صدای ((بیپ)) یا شپیل می کند) بیپر، شپیلگر

(دستگاه قابل حمل الکترونیکی که در مواقع لزوم صدای ((بیپ)) یا شپیل می کند) بیپر، شپیلگر

beeper

beepers

beeps

<hr> معنی : ابجو <hr> معانی دیگر : انواع آشامیدنی های غیر الکلی که از ریشه ی گیاهان گرفته شود، آبجو (اگر hops یا رازک نداشته باشد ale می نامند)، ابجو نوشیدن

معنی : ابجو معانی دیگر : انواع آشامیدنی های غیر الکلی که از ریشه ی گیاهان گرفته شود، آبجو (اگر hops یا رازک نداشته باشد ale می نامند)، ابجو نوشیدن

beer

beer barrel

beer bottle

<hr> معنی : ابجوسازی <hr> معانی دیگر : ابجوسازی ابجوسازی

معنی : ابجوسازی معانی دیگر : ابجوسازی ابجوسازی

beer brewing

beer can

beer drinker

beer garden

beer glass

beer hall

beer keg

beer maker

beer mat

beerage

beerbelly

beerbibber

beeregar

beerhouses

beerier

beeriest

beerily

beeriness

beerish

beerishly

beermaker

beermaking

beermonger

beerocracy

beerothite

beerpull

beers

<hr> معنی : مست ابجو، ابجودار، مانند ابجو <hr> معانی دیگر : آبجو مانند، آبجویی

معنی : مست ابجو، ابجودار، مانند ابجو معانی دیگر : آبجو مانند، آبجویی

beery

bees

beest

beesting

<hr> معنی : شیرپاک، اغوز <hr> معانی دیگر : شیرماک، آغوزگاو، فله، گورماست، زهک، سمه

معنی : شیرپاک، اغوز معانی دیگر : شیرماک، آغوزگاو، فله، گورماست، زهک، سمه

beestings

<hr> معنی : موم <hr> معانی دیگر : موم

معنی : موم معانی دیگر : موم

beeswax

beeswaxes

<hr> (لایه ی نازکی که روی برخی شراب های کهنه به ویژه پرت بسته می شود) رویه ی شراب

(لایه ی نازکی که روی برخی شراب های کهنه به ویژه پرت بسته می شود) رویه ی شراب

beeswing

beeswinged

beeswings

<hr> معنی : چغندر <hr> معانی دیگر : (گیاه شناسی) چغندر (جنس beta و خانواده ی goosefoot)، ریشه ی چغندر

معنی : چغندر معانی دیگر : (گیاه شناسی) چغندر (جنس beta و خانواده ی goosefoot)، ریشه ی چغندر

واژه های حرف "b" - انگلیسی به فارسی