انگلیسی به فارسی

jockos

jocks

<hr> معنی : بیضه بند <hr> معانی دیگر : (زیرشلواری کوتاه ورزشی که خایه بند دارد) زیرشلواری خایه بنددار، فتق بند

معنی : بیضه بند معانی دیگر : (زیرشلواری کوتاه ورزشی که خایه بند دارد) زیرشلواری خایه بنددار، فتق بند

jockstrap

jockteleg

jocooserie

jocoque

jocoqui

<hr> معنی : شوخ، شوخی امیز، فکاهی، شنگ <hr> معانی دیگر : سرحال، بذله گویی

معنی : شوخ، شوخی امیز، فکاهی، شنگ معانی دیگر : سرحال، بذله گویی

jocose

jocosely

jocoserious

jocosities

<hr> معنی : ظرافت، شوخی، خوش مزگی، بذله گویی <hr> معانی دیگر : شوخ دلی، خرم دلی، خوشحالی

معنی : ظرافت، شوخی، خوش مزگی، بذله گویی معانی دیگر : شوخ دلی، خرم دلی، خوشحالی

jocosity

jocote

jocteleg

jocu

<hr> معنی : شوخ، ظریف، شوخی امیز، فکاهی <hr> معانی دیگر : اهل دل، شوخ دل، شوخی آمیز، خنده دار

معنی : شوخ، ظریف، شوخی امیز، فکاهی معانی دیگر : اهل دل، شوخ دل، شوخی آمیز، خنده دار

jocular

jocularities

<hr> معنی : ظرافت، شوخ، خوش مزگی <hr> معانی دیگر : شو، طرب

معنی : ظرافت، شوخ، خوش مزگی معانی دیگر : شو، طرب

jocularity

jocularness

joculator

joculatory

<hr> معنی : بشاش، خوش، فرحناک <hr> معانی دیگر : شاد، دلشاد، مسرور، سرخوش، سر چنگ

معنی : بشاش، خوش، فرحناک معانی دیگر : شاد، دلشاد، مسرور، سرخوش، سر چنگ

jocund

jocundities

<hr> معنی : خوشی، شوخ طبعی <hr> معانی دیگر : شو&nbsp; طبعی

معنی : خوشی، شوخ طبعی معانی دیگر : شو طبعی

jocundity

jocundly

jocuno

jocunoity

<hr> (جمع) شلوار سوارکاری، (ارتش) شلوار سواره نظام، شلوار سواری، شهر جادپور (در ایالت راجستان در شمال غربی هند)، شلوار چسبان سواری

(جمع) شلوار سوارکاری، (ارتش) شلوار سواره نظام، شلوار سواری، شهر جادپور (در ایالت راجستان در شمال غربی هند)، شلوار چسبان سواری

jodhpur

jodhpur boot

jodhpur breeches

jodhpur shoe

jodhpurs

jodi or jody

jodo

<hr> (اسکاتلند) معشوق، یار، نگار، (خودمانی)، (بیشتر با j کوچک) مرد، آدم، کس، شخص، (j کوچک) قهوه، مخفف: (انجیل) یوئیل

(اسکاتلند) معشوق، یار، نگار، (خودمانی)، (بیشتر با j کوچک) مرد، آدم، کس، شخص، (j کوچک) قهوه، مخفف: (انجیل) یوئیل

<hr> (خودمانی)، آدم عادی، فرد معمولی، فلانکس

(خودمانی)، آدم عادی، فرد معمولی، فلانکس

joe blow

joe college

joebush

<hr> اسم خاص مذکر، (انجیل) یوئیل، خداوند، یوئیل پیغمبر بنی اسرائیل

اسم خاص مذکر، (انجیل) یوئیل، خداوند، یوئیل پیغمبر بنی اسرائیل

joel

joepye weed

joes

joewood

<hr> (استرالیا)، بچه کانگورو

(استرالیا)، بچه کانگورو

joey

<hr> معنی : بی قاعدگی، جلو امدگی یا عقب رفتگی، هل دادن، تنه زدن به، اهسته دویدن <hr> معانی دیگر : تکان کوچک دادن، (کمی) جنباندن، لقاندن، (با آرنج و غیره) زدن به، سکه زدن، (حافظه و غیره) تقویت کردن، (با قدم آهسته) دواندن، دویدن، یورتمه رفتن، با سرعت متوسط رفتن، یکنواخت رفتن، به حرکت (و غیره) ادامه دادن، (با حرکات کوتاه و سنگین) بالا و پایین جستن، ضربه با آرنج (و غیره)، دو (با قدم آهسته)، (جاده و مسیر و غیره) ناگهان تغییر جهت دادن، پیچ تند داشتن، برآمدگی (به ویژه با زوایای حاده)، برجستگی، (مسیر یا جهت) تغییر تند و ناگهانی، دگرسویی شدید، باریکه

معنی : بی قاعدگی، جلو امدگی یا عقب رفتگی، هل دادن، تنه زدن به، اهسته دویدن معانی دیگر : تکان کوچک دادن، (کمی) جنباندن، لقاندن، (با آرنج و غیره) زدن به، سکه زدن، (حافظه و غیره) تقویت کردن، (با قدم آهسته) دواندن، دویدن، یورتمه رفتن، با سرعت متوسط رفتن، یکنواخت رفتن، به حرکت (و غیره) ادامه دادن، (با حر

<hr> یورتمه ی یکنواخت و آهسته، یورتمه کوتاه، کار یکنواخت و اهسته

یورتمه ی یکنواخت و آهسته، یورتمه کوتاه، کار یکنواخت و اهسته

jog trot

jogged

<hr> معنی : هل دهنده، کسیکه اهسته می دود <hr> معانی دیگر : کسیکه اهسته می دود، هل دهنده

معنی : هل دهنده، کسیکه اهسته می دود معانی دیگر : کسیکه اهسته می دود، هل دهنده

واژه های حرف "j" - انگلیسی به فارسی