انگلیسی به فارسی

yoky

yolanda

yolden

yoldia

yoldring

<hr> معنی : زرده تخم مرغ، محتویات نطفه <hr> معانی دیگر : (تخم مرغ) زرده (در برابر: سفیده ی تخم مرغ egg white)، (زیست شناسی) پروتئین و چربی موجود در تخمک یا ovum (که نطفه ی در حال رشد از آن تغذیه می کند)، yoke زرده تخم مره، زیست شناسی محتویات نطفه

معنی : زرده تخم مرغ، محتویات نطفه معانی دیگر : (تخم مرغ) زرده (در برابر: سفیده ی تخم مرغ egg white)، (زیست شناسی) پروتئین و چربی موجود در تخمک یا ovum (که نطفه ی در حال رشد از آن تغذیه می کند)، yoke زرده تخم مره، زیست شناسی محتویات نطفه

yolk

<hr> (به ویژه در رویان حشره و پرنده و ماهی) کیسه ی زرده، جنین شناسی کیسه زرده دورتادور جنین

(به ویژه در رویان حشره و پرنده و ماهی) کیسه ی زرده، جنین شناسی کیسه زرده دورتادور جنین

yolk sac

<hr> (زیست شناسی) ستاک زرده

yolk stalk

yolkiest

yolks

<hr> (یکی از اعیاد یهودیان) یوم کیپور

(یکی از اعیاد یهودیان) یوم کیپور

yom kippur

yomim

yomin

yomud

<hr> معنی : شخص آن طرفی، ان یکی دیگر، ان <hr> معانی دیگر : (محلی)، در آنجا، آنجا، شخص ان طرفی

معنی : شخص آن طرفی، ان یکی دیگر، ان معانی دیگر : (محلی)، در آنجا، آنجا، شخص ان طرفی

yond

<hr> معنی : واقع در انجا، دور، ان، آنجا، انسو، انطرف <hr> معانی دیگر : (با: the) دورتر، در فاصله ی بیشتر، آن طرف تر، آن سو، آن محل

معنی : واقع در انجا، دور، ان، آنجا، انسو، انطرف معانی دیگر : (با: the) دورتر، در فاصله ی بیشتر، آن طرف تر، آن سو، آن محل

yonder

yondmost

yondward

<hr> (سانسکریت - آیین هندوها) نشان فرج، علامت زهار

(سانسکریت - آیین هندوها) نشان فرج، علامت زهار

yoni

yonic

yonis

yonkalla

yonker

<hr> شهر یانکرز (در ایالت نیویورک - امریکا)

شهر یانکرز (در ایالت نیویورک - امریکا)

yonkers

yonner

yonside

yont

yoo-hoo

yoohoo

yook

yoop

<hr> معنی : در زمانی بسیار دور، در گذشته، در قدیم <hr> معانی دیگر : (مهجور) گذشته، زمان های بسیار قدیم

معنی : در زمانی بسیار دور، در گذشته، در قدیم معانی دیگر : (مهجور) گذشته، زمان های بسیار قدیم

yore

yores

<hr> (نام خاندان پادشاهی انگلیس از 1461 تا 1485 میلادی) یورک، شهر یورک (در شمال انگلیس)

(نام خاندان پادشاهی انگلیس از 1461 تا 1485 میلادی) یورک، شهر یورک (در شمال انگلیس)

york

york rite

yorkers

yorkish

yorkist

<hr> معنی : ایالت یورکشایر درشمال انگلستان، خوک سفید از نژاد یورکشایر <hr> معانی دیگر : (سابقا) شهرستان یورکشیر (در شمال انگلیس)، ش خوک سفید از نژاد یورکشایر

معنی : ایالت یورکشایر درشمال انگلستان، خوک سفید از نژاد یورکشایر معانی دیگر : (سابقا) شهرستان یورکشیر (در شمال انگلیس)، ش خوک سفید از نژاد یورکشایر

yorkshire

yorkshire pudding

yorkshire terrier

yorkshireism

yorkshireman

yorktown

<hr> سیاه پوست یاروبا (مردم یاروبا در شمال نیجریه زندگی می کنند)، زبان یاروبا

سیاه پوست یاروبا (مردم یاروبا در شمال نیجریه زندگی می کنند)، زبان یاروبا

واژه های حرف "y" - انگلیسی به فارسی