صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "خ" - فارسی به عربی
خرده مالکین
خرده نان
خرده گیری کردن
خردکردن
خردکردن (پول)
خردی
خرزهره
خرس سفید و سیاه
خرس وار
خرسند
خرسند کرد او را
خرسند کردن
خرسند گشت
خرسندی
خرسک
خرصفت
خرطوم فیل
خرف
خرف شدن
خرف کردن
خرفت
خرقه
خرم
خرما
خرمایی
خرمن
خرمن کردن
خرمهره
خرمگس
خرناس
خرناس کشیدن
خرنوب
خروج
خروج (بخار)
خروج دفع مایعات
خروج منی
خروج ناگهانی
خروج(تب)دفع مایعات
خروجی
خروس وزن
خروسک
خروش
خروشان کردن
خروشیدن
خروپف
خروپف کردن
خرپشته
خرچنگ
بیشتر