صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "س" - لغت نامه دهخدا
سرسخن
سرسر
سرسرا
سرسرای
سرسره
سرسره بازی
سرسری
سرسفره
سرسلامتی
سرسم رفتن
سرسنگین
سرسور
سرسوزن
سرسول
سرسون
سرسکه
سرش
سرشاخ
سرشاخ شدن
سرشاخه
سرشاد
سرشار
سرشب
سرشبان
سرشبانی
سرشت
سرشتن
سرشته
سرشستنی
سرشف
سرشمار
سرشماری
سرشناس
سرشنی
سرشور
سرشوی
سرشک
سرشک انگبین
سرشک باری
سرشک خنده
سرشک شور
سرشک قدح
سرشکافته
سرشکسته
سرشکستگی
سرشکن
سرشکن کردن
سرشکوان
بیشتر