صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "ف" - واژه نامه بختیاریکا
فقری
فقط
فقیر
فلاخن
فلان چیز
فلان کس
فلانی
فلانی یا شخصی که میانه خوبی با ان نباشد و اسمش برده نشود
فلج
فلق
فلقستن
فلمرز
فلمرز خو
فلنگستن
فلو بهمو کرده
فلویی
فلک
فن
فن بیان
فنا فنا
فنا کردن
فنجان
فنجه سیا
فنجووی
فند
فنر
فنری
فنس
فنق
فنه
فنگ انداز
فنگ فنگ
فنگ وندن
فهم
فهم وضعیت
فهم کور
فهم کور کردن
فهمه
فهمیدن
فهمیده
فهیم
فوت
فوت و فن
فوت کردن
فوتبالیست
فوته
فوج
فورا
بیشتر