انگلیسی به انگلیسی

<hr> (نادر) سرکسی را بریدن، خفه کردن، کشتن

(نادر) سرکسی را بریدن، خفه کردن، کشتن

jugulate

<hr> (حشره شناسی) یوغ، بال بند، برگچه زوج، یکزوج برگچه

(حشره شناسی) یوغ، بال بند، برگچه زوج، یکزوج برگچه

jugum

<hr> معنی : جوهر، اب، خوشنامی، شربت، خوشاب، عصاره، شیره، اب میوه <hr> معانی دیگر : آب سبزی یا میوه، افشره، (آب یا شیره ی بافت و اندام حیوان و انسان) شیره، عصیر، (آب و شیره یا اسانس هر چیز) جوهر، روح، لب، جان، نیرو، (خودمانی) برق، (خودمانی) بنزین، روغن (هرگونه سوخت آبگونه)، (خودمانی ـ معمولا با: the) مشروب الکلی، (امریکا- خودمانی) بهره ی زیاد (بروام)، ربح اجحاف آمیز، (خودمانی) نفوذ، قدرت، آب میوه (یا سبزی و غیره را) گرفتن، شیره یا عصاره ی چیزی را گرفتن، (خودمانی) مشروب الکلی خوردن (به افراط)

معنی : جوهر، اب، خوشنامی، شربت، خوشاب، عصاره، شیره، اب میوه معانی دیگر : آب سبزی یا میوه، افشره، (آب یا شیره ی بافت و اندام حیوان و انسان) شیره، عصیر، (آب و شیره یا اسانس هر چیز) جوهر، روح، لب، جان، نیرو، (خودمانی) برق، (خودمانی) بنزین، روغن (هرگونه سوخت آبگونه)، (خودمانی ـ معمولا با: the) مشروب الک

juice

<hr> معنی : ماشین منگنه

juice extractor

<hr> نیروی تازه یا حرارت تازه بخشیدن به، پرهیجان تر یا جالب تر کردن، رمق دادن، نیرو و جان به، رونق دادن به

نیروی تازه یا حرارت تازه بخشیدن به، پرهیجان تر یا جالب تر کردن، رمق دادن، نیرو و جان به، رونق دادن به

juice up

juiced

juiceless

<hr> معنی : عصاره گیر، ماشین منگنه، متخصص نور در تلویزیون و تاتر <hr> معانی دیگر : دستگاه آب میوه گیری، آب میوه گیر

معنی : عصاره گیر، ماشین منگنه، متخصص نور در تلویزیون و تاتر معانی دیگر : دستگاه آب میوه گیری، آب میوه گیر

juicer

juicily

juiciness

<hr> معنی : ابدار، باطراوت، بارانی، شاداب، پر اب، شیرهدار <hr> معانی دیگر : (میوه و سبزی و غیره) آبدار، (عامیانه) جالب، گیرا، پرآب و تاب، (عامیانه) پرنان و آب، پرسود

معنی : ابدار، باطراوت، بارانی، شاداب، پر اب، شیرهدار معانی دیگر : (میوه و سبزی و غیره) آبدار، (عامیانه) جالب، گیرا، پرآب و تاب، (عامیانه) پرنان و آب، پرسود

juicy

juicy fruit

juicy story

<hr> معنی : جودو <hr> معانی دیگر : (ژاپنی) جوجیتسو (روش کشتی گیری ژاپنی)، مبارزه ژاپنی با استفاده از نیروی حریف برای پیروزی براو، جودو 0

معنی : جودو معانی دیگر : (ژاپنی) جوجیتسو (روش کشتی گیری ژاپنی)، مبارزه ژاپنی با استفاده از نیروی حریف برای پیروزی براو، جودو 0

jujitsu

<hr> معنی : طلسم، افسون، بت، نظر قربانی <hr> معانی دیگر : جوجو (طلسمی که افراد برخی قبایل افریقای غربی به کار می برند)

معنی : طلسم، افسون، بت، نظر قربانی معانی دیگر : جوجو (طلسمی که افراد برخی قبایل افریقای غربی به کار می برند)

juju

<hr> معنی : عناب، درخت عناب <hr> معانی دیگر : (گیاه شناسی) رملیک، کنار، درخت عناب (جنس zizyphus از خانواده ی buckthorn)، سیلان، سیلانک، عنابیان

معنی : عناب، درخت عناب معانی دیگر : (گیاه شناسی) رملیک، کنار، درخت عناب (جنس zizyphus از خانواده ی buckthorn)، سیلان، سیلانک، عنابیان

jujube

jujutsu

juke

juke house

<hr> رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند

رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند

juke joint

<hr> جوک باکس، صفحه نواز سکه ای (juke box هم می نویسند)، جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول و دکمه مخصوص انتخاب صفحه

جوک باکس، صفحه نواز سکه ای (juke box هم می نویسند)، جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول و دکمه مخصوص انتخاب صفحه

jukebox

juku

<hr> مخفف: ماه ژوئیه، مخفف: ماه ژوئیه

مخفف: ماه ژوئیه، مخفف: ماه ژوئیه

<hr> معنی : شربت طبی <hr> معانی دیگر : (از ریشه ی فارسی: گلاب)، شربت (آمیزه ی آب و شکر را با دارو یا بعد از آن می آشامند تا مزه ی بد را خنثی کند)، مشروبی معطر مرکب از جین و رم و اب پرتغال

معنی : شربت طبی معانی دیگر : (از ریشه ی فارسی: گلاب)، شربت (آمیزه ی آب و شکر را با دارو یا بعد از آن می آشامند تا مزه ی بد را خنثی کند)، مشروبی معطر مرکب از جین و رم و اب پرتغال

julep

jules

jules bordet

jules freund

jules verne

julia

<hr> اسم خاص مذکر، جو لیوسی، یولی، وابسته به raseac suiluj

اسم خاص مذکر، جو لیوسی، یولی، وابسته به raseac suiluj

julian

<hr> (گاه شماری) تقویم جولیان، تقومی که در سال 64 میلادی زمان ژولیوس سزار در روم تنظیم شده

(گاه شماری) تقویم جولیان، تقومی که در سال 64 میلادی زمان ژولیوس سزار در روم تنظیم شده

julian calendar

julian gollop

julian year

juliana

julie

julie andrews

julie christie

julien

<hr> سوپ سبزی، ابگوشت سبزیجات بریده شده

سوپ سبزی، ابگوشت سبزیجات بریده شده

julienne

<hr> معنی : کفش راحتی زنانه، ژولت <hr> معانی دیگر : اسم خاص مونث

معنی : کفش راحتی زنانه، ژولت معانی دیگر : اسم خاص مونث

juliet

juliette

juliette binoche

julis

<hr> اسم خاص مذکر (مخفف: jule)

julius

<hr> رجوع شود به: caesar (gaius) julius

رجوع شود به: caesar (gaius) julius

julius caesar

julius f cohnheim

julius nessler

<hr> معنی : جولای، ماه ژوئیه <hr> معانی دیگر : (ماه فرنگی) ژوئیه، جولای (هفتمین ماه سال که 31 روز دارد) (مخفف: jul یا jl یا j)

معنی : جولای، ماه ژوئیه معانی دیگر : (ماه فرنگی) ژوئیه، جولای (هفتمین ماه سال که 31 روز دارد) (مخفف: jul یا jl یا j)

واژه های حرف "j" - انگلیسی به انگلیسی