انگلیسی به انگلیسی

oxidiser

oxidizable

<hr> ترکیب با اکسیژن، احتراق

ترکیب با اکسیژن، احتراق

oxidization

<hr> معنی : زنگ زدن، با اکسیژن ترکیب کردن <hr> معانی دیگر : (شیمی) اکساییدن، اکسیده کردن

معنی : زنگ زدن، با اکسیژن ترکیب کردن معانی دیگر : (شیمی) اکساییدن، اکسیده کردن

oxidize

<hr> معمارى : اکسیده شیمى : اکسیده

معمارى : اکسیده شیمى : اکسیده

oxidized

<hr> اکسید کننده، ترکیب کننده معمارى : اکسید کننده علوم هوایى : اکسیدکننده علوم نظامى : کاتالیزور

اکسید کننده، ترکیب کننده معمارى : اکسید کننده علوم هوایى : اکسیدکننده علوم نظامى : کاتالیزور

oxidizer

oxidoreductase

<hr> (شیمی) اکسیم (که از اثر hydroxylamine بر aldehyde یا ketone به وجود می آید)

(شیمی) اکسیم (که از اثر hydroxylamine بر aldehyde یا ketone به وجود می آید)

oxime

oximeter

oximetric

oximetry

oxlike

<hr> معنی : پامچال بلند <hr> معانی دیگر : (گیاه شناسی) پامچال بلند (primula elatior از خانواده ی primrose)، پامچال بلند elatior primula، گاو زبان پیوندی، پیوند پامچال با گاو زبان، پامچال

معنی : پامچال بلند معانی دیگر : (گیاه شناسی) پامچال بلند (primula elatior از خانواده ی primrose)، پامچال بلند elatior primula، گاو زبان پیوندی، پیوند پامچال با گاو زبان، پامچال

oxlip

oxon

<hr> معنی : وابسته به دانشگاه اکسفورد <hr> معانی دیگر : دانشجوی دانشگاه آکسفورد، دانشجوی پیشین دانشگاه آکسفورد

معنی : وابسته به دانشگاه اکسفورد معانی دیگر : دانشجوی دانشگاه آکسفورد، دانشجوی پیشین دانشگاه آکسفورد

oxonian

oxonium

oxonium compound

<hr> (خوراکپزی) دم گاو (که در تهیه آبگوشت از آن استفاده می شود)

(خوراکپزی) دم گاو (که در تهیه آبگوشت از آن استفاده می شود)

oxtail

oxtail soup

<hr> معنی : بغل، زیر بغل گرفتن <hr> معانی دیگر : بغل، زیر بغل گرفتن

معنی : بغل، زیر بغل گرفتن معانی دیگر : بغل، زیر بغل گرفتن

oxter

<hr> معنی : گل گاو زبان، خانواده گل گاو زبان <hr> معانی دیگر : (گیاه شناسی - مهجور) گیاهی که برگ آن به شکل زبان است، گیاه زبان برگی، گل گاوزبان

معنی : گل گاو زبان، خانواده گل گاو زبان معانی دیگر : (گیاه شناسی - مهجور) گیاهی که برگ آن به شکل زبان است، گیاه زبان برگی، گل گاوزبان

oxtongue

<hr> پیشوند:، اکسیژن دار [oxyacetylene]، پیشوند: تیز، نوک تیز، پیکان سان، شدید، ستهم، اسیدی، ترش [oxycephaly]

پیشوند:، اکسیژن دار [oxyacetylene]، پیشوند: تیز، نوک تیز، پیکان سان، شدید، ستهم، اسیدی، ترش [oxycephaly]

<hr> (شیمی) اکسی استیلن (وابسته به آمیزه ی اکسیژن و استیلن)

(شیمی) اکسی استیلن (وابسته به آمیزه ی اکسیژن و استیلن)

oxyacetylene

<hr> (شیمی) اکسی اسید (اسید اکسیژن دار)، اسید، اکسیژن دار

(شیمی) اکسی اسید (اسید اکسیژن دار)، اسید، اکسیژن دار

oxyacid

oxycephalic

oxycephalous

<hr> (پزشکی) نوک تیز بودن جمجمه ی سر، تیزکاسی، سرقله ای

(پزشکی) نوک تیز بودن جمجمه ی سر، تیزکاسی، سرقله ای

oxycephaly

oxychloride

<hr> معنی : اکسیژن، اکسیژن دار <hr> معانی دیگر : (شیمی) اکسیژن (عنصر بی رنگ و بی بو و بی مزه و گاز مانند- نشان آن: o، وزن اتمی: 15/9994، شماره ی اتمی 8، چگالی 1/429: نقطه ی گداز: -21/8c، نقطه ی جوش: 182/96c)

معنی : اکسیژن، اکسیژن دار معانی دیگر : (شیمی) اکسیژن (عنصر بی رنگ و بی بو و بی مزه و گاز مانند- نشان آن: o، وزن اتمی: 15/9994، شماره ی اتمی 8، چگالی 1/429: نقطه ی گداز: -21/8c، نقطه ی جوش: 182/96c)

oxygen

oxygen contents gauge

oxygen mask

oxygen permeable lenses

oxygen tank

<hr> (پزشکی) چادر اکسیژن، طب چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی و امثال ان

(پزشکی) چادر اکسیژن، طب چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی و امثال ان

oxygen tent

<hr> معنی : اکسیژن زدن، اکسیژن امیختن <hr> معانی دیگر : با اکسیژن آمیختن، در معرض اکسیژن قرار دادن، اکسیژنی کردن، اکسیژن دار کردن

معنی : اکسیژن زدن، اکسیژن امیختن معانی دیگر : با اکسیژن آمیختن، در معرض اکسیژن قرار دادن، اکسیژنی کردن، اکسیژن دار کردن

oxygenate

oxygenated blood

<hr> ترکیب با اکسیژن، اکسیژن زنی، آمیزش با اکسیژن

ترکیب با اکسیژن، اکسیژن زنی، آمیزش با اکسیژن

oxygenation

oxygenator

oxygenic

oxygenicity

oxygenise

oxygenised

<hr> رجوع شود به: oxidize، با اکسیژن ترکیب کردن، اکسیژن زدن، با اکسیژن آمیختن

رجوع شود به: oxidize، با اکسیژن ترکیب کردن، اکسیژن زدن، با اکسیژن آمیختن

oxygenize

oxygenized

oxygenous

oxygon

<hr> (زیست شناسی) اکسی هموگلوبین، خونرنگیزه

(زیست شناسی) اکسی هموگلوبین، خونرنگیزه

oxyhemoglobin

<hr> (شیمی) اکسی هیدروژن (وابسته به آمیزه ی اکسیژن و هیدروژن)، اکسیژن آمیخته به ایدروژن

(شیمی) اکسی هیدروژن (وابسته به آمیزه ی اکسیژن و هیدروژن)، اکسیژن آمیخته به ایدروژن

واژه های حرف "o" - انگلیسی به انگلیسی