does what it says on the tin

does you credit

does your sister honest

doesn

<hr> معنی : نمیکند <hr> معانی دیگر : مخفف: does not

معنی : نمیکند معانی دیگر : مخفف: does not

doesn't

doesn't agree

doesn't concern

doesn't feel like

doesn't hold water

doesn't like me

doesn't matter

doesn't move the needle

doesn't work

doesnt

doesnt matter

doesnt tear you apart anymore

doeuvre

dofe

<hr> معنی : در اوردن، لباس کندن <hr> معانی دیگر : (به نشان احترام یا خوش آمد) کلاه از سر برداشتن (در مقابل به سر گذاشتن کلاه: don)، (جامه) کندن، درآوردن، طفره رفتن

معنی : در اوردن، لباس کندن معانی دیگر : (به نشان احترام یا خوش آمد) کلاه از سر برداشتن (در مقابل به سر گذاشتن کلاه: don)، (جامه) کندن، درآوردن، طفره رفتن

doff

<hr> معنی : سگ، سگ نر، میله قلاب دار، گیره، دنبال کردن، مثل سگ دنبال کردن <hr> معانی دیگر : سگ (انواع سگ های اهلی canis familiaris و سگ های وحشی)، کلب، آدم پست فطرت، قابل تحقیر، دنی، ناکس، رذل، (عامیانه) مرد، پسر، بسیار، کاملا، (سگ تعقیب یا شکار یا ردیابی کردن) رد کسی را گرفتن، پاپی شدن، یوز، یوزه، رجوع شود به: firedog و andiron، (امریکا - خودمانی - جمع) پاها، (خودمانی) آدم خسته کننده، غیرمحبوب، (خودمانی) ناخوشایند (چیز)، نارضایت بخش، هجو، (مکانیک و غیره) گیره، گازانبر (هر ابزاری که برای گرفتن یا قلاب کردن به کار رود)، باگیره یا انبر گرفتن، وابسته به تیره ی سگان (canidae که شامل انواع سگ ها و جانوران گوشت خواری مانند روباه و گرگ و شغال و غیره می شود)، (نجوم - d بزرگ) استارگان (مجمع الکواکب) شعرای یمانی (سگ بزرگ: canis major یا سگ کوچک: canis minor)

معنی : سگ، سگ نر، میله قلاب دار، گیره، دنبال کردن، مثل سگ دنبال کردن معانی دیگر : سگ (انواع سگ های اهلی canis familiaris و سگ های وحشی)، کلب، آدم پست فطرت، قابل تحقیر، دنی، ناکس، رذل، (عامیانه) مرد، پسر، بسیار، کاملا، (سگ تعقیب یا شکار یا ردیابی کردن) رد کسی را گرفتن، پاپی شدن، یوز، یوزه، رجوع شود ب

dog and pony show

dog bowl

dog breath

dog clutch

<hr> معنی : طوق، قلاده، قلاده سگ <hr> معانی دیگر : (تسمه ی دور گردن سگ) قلاده، بندگردن

معنی : طوق، قلاده، قلاده سگ معانی دیگر : (تسمه ی دور گردن سگ) قلاده، بندگردن

dog collar

dog day

<hr> معنی : چله تابستان، دوران رکود و عدم فعالیت <hr> معانی دیگر : (روزهای گرم ماه های ژوئیه و اوت) روزهای گرم، چله ی تابستان، قلب الاسد، ایام بین اول ژوئیه تا اول سپتامبر که هوا بسیارگرم است، دوران رکود و عدم فعالیت چله تابستان، ایام باخور

معنی : چله تابستان، دوران رکود و عدم فعالیت معانی دیگر : (روزهای گرم ماه های ژوئیه و اوت) روزهای گرم، چله ی تابستان، قلب الاسد، ایام بین اول ژوئیه تا اول سپتامبر که هوا بسیارگرم است، دوران رکود و عدم فعالیت چله تابستان، ایام باخور

dog days

dog days of summer

dog do

dog dropping

<hr> دارای پرانتز، پست، ژولیده، مندرس، (حلقه شدن یا تا خوردن گوشهی صفحات کتاب و مجله و غیره در اثر کهنهگی و استعمال زیاد) تاخوردگی ورق لوله شدن گوشه های صفحه

دارای پرانتز، پست، ژولیده، مندرس، (حلقه شدن یا تا خوردن گوشهی صفحات کتاب و مجله و غیره در اثر کهنهگی و استعمال زیاد) تاخوردگی ورق لوله شدن گوشه های صفحه

dog eared

dog ears

<hr> (پر رقابت و خشونت) پرگیرودار، پرتکاپو و سختی، بی رحم، با خودخواهی و بیرحمی

(پر رقابت و خشونت) پرگیرودار، پرتکاپو و سختی، بی رحم، با خودخواهی و بیرحمی

dog eat dog

dog eats dog

dog end

dog food

dog groomer

<hr> کسی که چیزی را نه خودش مصرف می کند نه می گذارد دیگران از آن استفاده ببرند، مناع الخیر، آدم بخیل

کسی که چیزی را نه خودش مصرف می کند نه می گذارد دیگران از آن استفاده ببرند، مناع الخیر، آدم بخیل

واژه های حرف "d" - پیشنهاد کاربران