off the cards

off the chain

off the charts

<hr> در نزدیکی کرانه، نزدیک به ساحل

در نزدیکی کرانه، نزدیک به ساحل

off the coast

off the crossbar

<hr> (خودمانی) بدون آمادگی قبلی، بلامقدمه، بدون پیش اندیشی

(خودمانی) بدون آمادگی قبلی، بلامقدمه، بدون پیش اندیشی

off the cuff

off the cuff remark

off the deep end

off the face of the earth

off the grid

off the heezy fo sheezy

<hr> (عامیانه) فارغ البال، رها، آزاد از دردسر

(عامیانه) فارغ البال، رها، آزاد از دردسر

off the hook

off the mark

off the market

<hr> (انگلیس - بیشتر در مورد جامه) از پیش دوخته شده، آماده

(انگلیس - بیشتر در مورد جامه) از پیش دوخته شده، آماده

off the peg

off the pill

off the point

off the post

off the premises

off the rack

off the rail

<hr> به طور غیررسمی، نه برای درج در جراید و غیره، بین خودمان، محرمانه و خصوصی نه برای انتشار

به طور غیررسمی، نه برای درج در جراید و غیره، بین خودمان، محرمانه و خصوصی نه برای انتشار

off the record

off the reel

off the road tyre

off the scale

off the sea

<hr> کالاهای آماده ی مصرف (که نیازی به آمیختن یا پختن و غیره ندارد)

کالاهای آماده ی مصرف (که نیازی به آمیختن یا پختن و غیره ندارد)

off the shelf

off the shelf item

off the shoulder

off the subject

off the table

off the top of my head

<hr> سرسری، نسنجیده، همین جوری

سرسری، نسنجیده، همین جوری

off the top of one's head

off the top of your head

off the track

<hr> (امریکا - خودمانی) معتاد به الکل که اعتیاد را رها کرده است

(امریکا - خودمانی) معتاد به الکل که اعتیاد را رها کرده است

off the wagon

<hr> (خودمانی) 1- خل، دیوانه 2- غیر عادی، عجیب و غریب

(خودمانی) 1- خل، دیوانه 2- غیر عادی، عجیب و غریب

off the wall

off the woodwork

off their head

off to

off to a good start

off to camp

off to the side

off topic

off we go

<hr> سفید مایل به زرد، سفید مایل به خاکستری، رنگ زرد کمرنگ یا کرم نزدیک رنگ سفید

سفید مایل به زرد، سفید مایل به خاکستری، رنگ زرد کمرنگ یا کرم نزدیک رنگ سفید

واژه های حرف "o" - پیشنهاد کاربران