old memory

old money

old mother nature

old neighbor

old news

old north

old one

old people

old salt

old salts

<hr> مکتب کهن، گروه محافظه کار، گروه سنت گرا

مکتب کهن، گروه محافظه کار، گروه سنت گرا

old school

<hr> (انگلیس) کراوات ویژه ی دانش آموزان هر مدرسه

(انگلیس) کراوات ویژه ی دانش آموزان هر مدرسه

old school tie

old snow

old soul

old sport

old stone age

old stuff

old term

<hr> کتاب عهد عتیق (بخش اول انجیل)، پیمان یا وصیت قدیم، کتب عهد عتیق

کتاب عهد عتیق (بخش اول انجیل)، پیمان یا وصیت قدیم، کتب عهد عتیق

old testament

old think

<hr> پر سابقه، کهنه کار، کارکشته، وابسته به پیشترها، سابقی، پیشین، وابسته به زمان های گذشته، قدیمی

پر سابقه، کهنه کار، کارکشته، وابسته به پیشترها، سابقی، پیشین، وابسته به زمان های گذشته، قدیمی

old time

<hr> (عامیانه)، (کارمند یا مستاجر یا ساکن و غیره) پر سابقه، قدیمی، کهنه کار

(عامیانه)، (کارمند یا مستاجر یا ساکن و غیره) پر سابقه، قدیمی، کهنه کار

old timer

old times

old trout

old ways

old wives tale

olddiary

olde

olde worlde

older

older adult

older adults

older authorities

older half brother

older people

older stuff

older style building

olderliness

oldest

oldest child

oldie

oldie but goodie

<hr> پیر زن، زن پیر وغرولندو، عجوزه

پیر زن، زن پیر وغرولندو، عجوزه

oldwife

<hr> (اسپانیایی ندا به نشان شادی یا موافقت) بهبه!، مرحبا!، آره! <hr> ole _ پسوند: (شیمی) ترکیب پنج جزیی، ترکیب بدون هیدروکسیل [pyrrole و anisole]

(اسپانیایی ندا به نشان شادی یا موافقت) بهبه!، مرحبا!، آره! ole _ پسوند: (شیمی) ترکیب پنج جزیی، ترکیب بدون هیدروکسیل [pyrrole و anisole]

ole object

olea

<hr> معنی : روغنی، شبیه روغن، دارای خواص روغن <hr> معانی دیگر : چربی زا، پر چربی، روغن پوش

معنی : روغنی، شبیه روغن، دارای خواص روغن معانی دیگر : چربی زا، پر چربی، روغن پوش

واژه های حرف "o" - پیشنهاد کاربران