صفحه اصلی
فرهنگ معین
واژه های حرف "گ" - فرهنگ معین
گزک
گزگز کردن
گزیت
گزیدن
گزیده
گزیده کردن
گزیر
گزیرش
گزیره
گزین
گزین کردن
گزینش
گزینه
گس
گسار
گساردن
گسارنده
گساریدن
گست
گستاخ
گستاخ شدن
گستاخی
گستاخی کردن
گستراندن
گسترانیدن
گستردن
گستردنی
گسترده
گسترده شدن
گسترش
گستریدن
گستن
گسته
گستی
گسستن
گسسته
گسستگی
گسل
گسل کردن
گسلاندن
گسلانیدن
گسلیدن
گسی بنده
گسی داشتن
گسیختن
گسیخته
گسیختگی
گسیل
بیشتر