صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "ت" - مترادف و متضاد
تخدیرکننده
تخریب
تخریب کردن
تخریبگر
تخس
تخصص
تخصص یافتن
تخصیص
تخصیص اسناد
تخصیص اعانه
تخصیص دادن
تخصیص دادن به
تخطئه
تخطی
تخطی از قانون
تخطی پذیر
تخطی کردن
تخطی کردن از
تخطی کننده
تخفیف
تخفیف جرم
تخفیف دادن
تخفیف دار
تخفیف درد
تخفیف درد و غیره
تخفیف دهنده
تخفیف دهنده درد
تخفیف زیاد
تخفیف زیاد دادن
تخفیف ناپذیر
تخفیف نیافته
تخفیف یابنده
تخفیف یافتن
تخلخل
تخلس
تخلص
تخلصی
تخلف
تخلف ورزیدن
تخلف کردن
تخلف کردن از
تخلیص
تخلیص کردن
تخلیل گر
تخلیه
تخلیه الکتریکی غیر عادی
تخلیه شکم
تخلیه مزاج کردن
بیشتر