صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "ک" - فارسی به عربی
کشاندن
کشاورز
کشاورزی
کشاکش
کشبافی کردن
کشت میکرب در ازمایشگاه
کشت و زرع
کشت کردن
کشتار
کشتار دسته جمعی
کشتار فجیع
کشتار همگانی
کشتار کردن
کشتارکردن
کشتارگاه
کشتزار
کشتن
کشتن (قدرت فکر و ارزو و احساس)
کشتن یا مرگ در اثر برق
کشتن یا مرگ دراثر برق
کشته شده
کشتی
کشتی بادبان دار
کشتی بادبانی
کشتی بادبانی بازرگانی یا جنگی اسپانیولی قرن پانزدهم
کشتی بادی
کشتی بخار
کشتی جنگی
کشتی جودو
کشتی حامل پرچم امیرالبحری
کشتی دریادار
کشتی دم
کشتی ران
کشتی رانی کردن
کشتی زغال کش
کشتی سنگین و کندرو
کشتی سنگین وکندرو
کشتی شکسته شدن
کشتی شکستگی
کشتی نفت کش
کشتی هوایی
کشتی پارویی یا بادبانی قرون وسطی
کشتی کوچک
کشتی یا تاکسی یا کسی که گشت میزند
کشتی یا هواپیمای مسافری
کشتیدم
کشتیران
کشتیرانی
بیشتر