صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "م" - واژه نامه بختیاریکا
مزنیدن
مزه
مزه مزه کردن
مزه نه تلخ و نه شیرین
مزه کردن
مزو
مزووه
مزگ
مزیر
مزین
مزین کننده
مس مستک
مسئله
مسئله غیر عادی
مسئولیت پذیر
مسابقه
مسابقه دادن
مسابقه نهایی
مساعدت
مساعدت نکردن
مساعدت کردن
مسافر
مسافرت کردن
مساوی
مسبب واکنش نشان دان دیگری به خود شدن
مست
مست به چال
مست و لقه
مست و میز
مستارم
مستجاب الدعوه
مستحکم
مستراح
مستعمره
مستعمره طایفگی
مستعمل
مستقر
مستقر کردن
مستقل
مستقیم
مستقیم الصراط
مستقیم و صاف ایستادن
مستمال
مستمر
مستمند
مستن
مسته
مسته دو
بیشتر