نظریه ریسمان

نظریه سائق

نظریه سازی

نظریه عالی

نظریه علمی و فرضیه

نظریه فرزند خواندگی

نظریه مثلثی عشق

نظریه مرکزیت خورشید

نظریه معروف اینشتن

نظریه معنا

نظریه نسبیت فرهنگی

نظریه نژادپرستی

نظریه ها

نظریه های صور مثل و واحد فلاتون

نظریه های کثرت گرای دموکراسی

<hr> مترادف نظریه پرداز : تئوریسین، فرضیه پرداز، فرضیه ساز <hr> متضاد نظریه پرداز : عملگر

مترادف نظریه پرداز : تئوریسین، فرضیه پرداز، فرضیه ساز متضاد نظریه پرداز : عملگر

نظریه پرداز

نظریه پردازانه

نظریه پردازی

نظریه ی وابستگی

<hr> مترادف نظم : آراستگی، آراستگی، انتظام، انضباط، ترتیب، تنظیم، سازماندهی، سامان، قاعده، قانون، نسق، نظام، شعر <hr> متضاد نظم : نثر <hr> برابر پارسی : آراستن، آرایش، دهناد، سامان، هماهنگی

مترادف نظم : آراستگی، آراستگی، انتظام، انضباط، ترتیب، تنظیم، سازماندهی، سامان، قاعده، قانون، نسق، نظام، شعر متضاد نظم : نثر برابر پارسی : آراستن، آرایش، دهناد، سامان، هماهنگی

نظم

نظم اباد

نظم اسلامی

نظم ترتیب دادن

نظم تشریفات

نظم خوان

نظم خوانی

نظم دادن

نظم طبیعی

نظم عمومی

نظم و ترتیب

نظم و قاعدگی

نظم و نسق

نظور

<hr> مترادف نظیر : تا، تالی، شبیه، شبه، عدیل، قبیل، قرینه، قرین، کفو، مانند، مثل، مشابه، هم طراز، همال، همانند، همتا <hr> برابر پارسی : مانند، همانند، همتا، همسان

مترادف نظیر : تا، تالی، شبیه، شبه، عدیل، قبیل، قرینه، قرین، کفو، مانند، مثل، مشابه، هم طراز، همال، همانند، همتا برابر پارسی : مانند، همانند، همتا، همسان

نظیر

نظیر به نظیر

نظیر داشتن

نظیر و مانند

نظیرش

نظیره

نظیره سازی

<hr> مترادف نظیف : پاکیزه، پاک، تمیز، شسته، شسته رفته، طاهر، منزه، منقح، مهذب، نقی <hr> متضاد نظیف : کثیف <hr> برابر پارسی : پاک، پاکیزه، شسته

مترادف نظیف : پاکیزه، پاک، تمیز، شسته، شسته رفته، طاهر، منزه، منقح، مهذب، نقی متضاد نظیف : کثیف برابر پارسی : پاک، پاکیزه، شسته

نظیف

نظیف السراویل

نظیف الطرف

نعاج

نعام

نعامه

نعبد

<hr> مترادف نعت : خصلت، صفت، لقب، مدح، مدیح، منقبت، وصف

مترادف نعت : خصلت، صفت، لقب، مدح، مدیح، منقبت، وصف

نعت

پیشنهاد کاربران

واژه های حرف "ن" - پیشنهاد کاربران