پیشنهاد کاربران

goods on hand

goods sold

goods train

goods under production

goodware

<hr> معنی : میل، مصلحت، حسن تفاهم، حسن نیت، خوش نیتی <hr> معانی دیگر : نیت پاک، نیکخواهی، توافق، تمایل، سر قفلی

معنی : میل، مصلحت، حسن تفاهم، حسن نیت، خوش نیتی معانی دیگر : نیت پاک، نیکخواهی، توافق، تمایل، سر قفلی

goodwill

goodwill ambassador

goodwill gesture

goodwilly

goodwishes

<hr> (عامیانه) آدم مذهبی نما، آدم ریاکار، زاهد متظاهر، مذهبی نما، بسیار خوب، خیلی خوب

(عامیانه) آدم مذهبی نما، آدم ریاکار، زاهد متظاهر، مذهبی نما، بسیار خوب، خیلی خوب

goody goody

goody two shoes

goodzila

<hr> معنی : چسبنده، چسبناک، کاملا احساساتی <hr> معانی دیگر : چسبان، شیره مانند، سریش مانند، نوچ، بیش از حد احساساتی، سانتی مانتال، (آمریکا - خودمانی)، شیرین و چسبناک

معنی : چسبنده، چسبناک، کاملا احساساتی معانی دیگر : چسبان، شیره مانند، سریش مانند، نوچ، بیش از حد احساساتی، سانتی مانتال، (آمریکا - خودمانی)، شیرین و چسبناک

gooey

<hr> معنی : شخص احمق و کودن، ادم ساده، خیط و پیت کردن، خطا کردن، از کار طفره رفتن <hr> معانی دیگر : اشتباه کردن، (عامیانه) گاف کردن، (معمولا با: off یا around) اتلاف وقت کردن، وظیفه نشناسی کردن، ول گشتن، آدم ساده لوح، آدم خر، آدم زودباور، اشتباه (احمقانه)، گاف، سهو

معنی : شخص احمق و کودن، ادم ساده، خیط و پیت کردن، خطا کردن، از کار طفره رفتن معانی دیگر : اشتباه کردن، (عامیانه) گاف کردن، (معمولا با: off یا around) اتلاف وقت کردن، وظیفه نشناسی کردن، ول گشتن، آدم ساده لوح، آدم خر، آدم زودباور، اشتباه (احمقانه)، گاف، سهو

goof

goof around

<hr> معنی : سردواندن <hr> معانی دیگر : آدم از زیر کار دررو، آدم بیکاره، آدم وقت تلف کن

معنی : سردواندن معانی دیگر : آدم از زیر کار دررو، آدم بیکاره، آدم وقت تلف کن

goof off

goof up

<hr> (آمریکا-خودمانی)، حب، قرص مسکن، قرص انگیزگر (به ویژه اگر بدون اجازه ی دکتر مصرف شود)

(آمریکا-خودمانی)، حب، قرص مسکن، قرص انگیزگر (به ویژه اگر بدون اجازه ی دکتر مصرف شود)

goofball

goofed up

goofiness

<hr> احمق، کارنکن، از زیر کار دررو، لوس و مهمل، مخبط، اشتباه کار، شورتی، دست و پا چلفتی، مضحک

احمق، کارنکن، از زیر کار دررو، لوس و مهمل، مخبط، اشتباه کار، شورتی، دست و پا چلفتی، مضحک

goofy

goofy footer

goofy goober

google

google bot

google pay

google play myket charkhoone

google tag manager

googleable

googling

<hr> (آمریکا)، عدد یک و صد صفر در جلو آن، ده به توان صد، عدد یک با صد صفر در جلوی ان

(آمریکا)، عدد یک و صد صفر در جلو آن، ده به توان صد، عدد یک با صد صفر در جلوی ان

googol

googolplexian

<hr> (آمریکا - خودمانی) هر چیز چسبناک یا چرب، خره مانند، تپاله

(آمریکا - خودمانی) هر چیز چسبناک یا چرب، خره مانند، تپاله

gook

goomar

goomily

<hr> معنی : ادم کش، ادم کودن، تروریست بی عرضه و نالایق <hr> معانی دیگر : (آمریکا) آدم مخبط، آدم کودن، آدم اشتباه کار، آدم حواس پرت، ادمشکش، ادامه دادن، پیش رفتن، قبل از دیگران راه افتادن یا شروع کردن

معنی : ادم کش، ادم کودن، تروریست بی عرضه و نالایق معانی دیگر : (آمریکا) آدم مخبط، آدم کودن، آدم اشتباه کار، آدم حواس پرت، ادمشکش، ادامه دادن، پیش رفتن، قبل از دیگران راه افتادن یا شروع کردن

goon

gooncrush

gooney

goopy

goos flash

<hr> معنی : غاز، اتو، قاز، ماده غاز، گوشت غاز، ساده لوح واحمق، هیس، سیخ زدنبه شخص، اتو کردن، به کفل کسی سقلمه زدن <hr> معانی دیگر : (جانور شناسی)، غاز ماده (نر آن را gander می گویند)، آدم لوس و احمق، آدم سبک مغز، آدم بی مزه، اتوی خیاطی، (به شوخی به کفل کسی) دست زدن، سقلمه زدن، (سیلی وار) به پشت کسی زدن، تحریک و تهییج کردن، به طور نامرتب بنزین به موتور رساندن، سی&nbsp;زدن به شخص، مثل غاز یا گردن دراز حمله ور شدن وغدغد کردن، علامت سکوت

معنی : غاز، اتو، قاز، ماده غاز، گوشت غاز، ساده لوح واحمق، هیس، سیخ زدنبه شخص، اتو کردن، به کفل کسی سقلمه زدن معانی دیگر : (جانور شناسی)، غاز ماده (نر آن را gander می گویند)، آدم لوس و احمق، آدم سبک مغز، آدم بی مزه، اتوی خیاطی، (به شوخی به کفل کسی) دست زدن، سقلمه زدن، (سیلی وار) به پشت کسی زدن، تحریک

goose

goose around

goose bump

goose bumps

goose chase

goose down

<hr> (آمریکا - خودمانی) صفر، (در بازی های ورزشی) پوئن صفر، هیچ

(آمریکا - خودمانی) صفر، (در بازی های ورزشی) پوئن صفر، هیچ

واژه های حرف "g" - پیشنهاد کاربران