nightchurr

nightcloth

<hr> معنی : لباس خواب <hr> معانی دیگر : پیژامه (night clothes هم می نویسند)، جامه خواب، لباس خواب، جامه شبانه برای تو خانه

معنی : لباس خواب معانی دیگر : پیژامه (night clothes هم می نویسند)، جامه خواب، لباس خواب، جامه شبانه برای تو خانه

nightclothes

<hr> معنی : کاباره <hr> معانی دیگر : باشگاه شبانه، کلوپ شبانه، کاباره رفتن

معنی : کاباره معانی دیگر : باشگاه شبانه، کلوپ شبانه، کاباره رفتن

nightclub

nightclubber

nightcore

nightcrawler

nightcrawlers

nightdree

<hr> معنی : لباس خواب <hr> معانی دیگر : رجوع شود به: nightgown، nightclothes : لباس خواب، جامه خواب پیراهن خواب، خواب جامه

معنی : لباس خواب معانی دیگر : رجوع شود به: nightgown، nightclothes : لباس خواب، جامه خواب پیراهن خواب، خواب جامه

nightdress

nighted

nighter

nighters

nightertale

nightevil

<hr> معنی : شب هنگام، شبانگاه <hr> معانی دیگر : فرا رسیدن شب، غروب، خور نشست

معنی : شب هنگام، شبانگاه معانی دیگر : فرا رسیدن شب، غروب، خور نشست

nightfall

nightfalls

nightfish

nightfowl

nightglass

nightglow

<hr> معنی : لباس شب، پیژامه <hr> معانی دیگر : لباس خواب زنانه، رجوع شود به: nightshirt، جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب، خواب جامه

معنی : لباس شب، پیژامه معانی دیگر : لباس خواب زنانه، رجوع شود به: nightshirt، جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب، خواب جامه

nightgown

nightgowns

<hr> (جانورشناسی)، مرغ پشه خوار (chordeiles minor)، پشه خوار، هرزه شب گرد

(جانورشناسی)، مرغ پشه خوار (chordeiles minor)، پشه خوار، هرزه شب گرد

nighthawk

nighthawks

<hr> مخفف: (خودمانی) nightgown

nightie

nighting

<hr> معنی : بلبل، هزاردستان <hr> معانی دیگر : (جانورشناسی) بلبل (جنس luscinia)، فلورانس نایت اینگایل (بنیانگذار پرستاری نوین)

معنی : بلبل، هزاردستان معانی دیگر : (جانورشناسی) بلبل (جنس luscinia)، فلورانس نایت اینگایل (بنیانگذار پرستاری نوین)

nightingale

nightingales

nightingalize

nightish

<hr> (جانور شناسی) بوف اروپایی (تیره ی caprimulgidae)، بوف اروپایی

(جانور شناسی) بوف اروپایی (تیره ی caprimulgidae)، بوف اروپایی

nightjar

nightless

nightlessness

nightlife

nightlike

<hr> معنی : تمامی شب، از سرشب تا بامداد، در سرتاسر شب <hr> معانی دیگر : همه ی شب، سرتاسر شب، شب تا صبح

معنی : تمامی شب، از سرشب تا بامداد، در سرتاسر شب معانی دیگر : همه ی شب، سرتاسر شب، شب تا صبح

nightlong

<hr> معنی : شبانه، هر شب <hr> معانی دیگر : هر شبه، (مهجور) شبانه، شب مانند، وابسته به شب

معنی : شبانه، هر شب معانی دیگر : هر شبه، (مهجور) شبانه، شب مانند، وابسته به شب

nightly

<hr> کودکش، کناس، خلا پاک کن

کودکش، کناس، خلا پاک کن

nightman

<hr> معنی : کابوس، بختک، خفتک، خواب ناراحت کننده و غم افزا <hr> معانی دیگر : (مجازی) هر تجربه ی وحشتناک، (در اصل) روح خبیثی که معتقد بودند اشخاص خوابیده را خفه می کند، خفتو، خواب بد

معنی : کابوس، بختک، خفتک، خواب ناراحت کننده و غم افزا معانی دیگر : (مجازی) هر تجربه ی وحشتناک، (در اصل) روح خبیثی که معتقد بودند اشخاص خوابیده را خفه می کند، خفتو، خواب بد

nightmare

nightmare disorder

nightmare freadbear

nightmare on elm street

nightmares

<hr> معنی : ترسناک، کابوس مانند <hr> معانی دیگر : کابوس مانند، ترسناک

معنی : ترسناک، کابوس مانند معانی دیگر : کابوس مانند، ترسناک

nightmarish

nightmarishness

nightmen

<hr> (سارق سوار بر اسب که شبها فعال می شود) شب سوار

(سارق سوار بر اسب که شبها فعال می شود) شب سوار

واژه های حرف "n"