انگلیسی به انگلیسی

may he live

may he live long

may he live long and happily

may he rest in paradise

<hr> خدا او را بیامرزد، الهی قرین آرامش ابدی بشود

خدا او را بیامرزد، الهی قرین آرامش ابدی بشود

may he rest in peace

may i

may i see

may i see your driver's license

may she live

may the lord revenge his blood

may you live long

may you prosper

<hr> سرخپوست مایا (مایاها در امریکای مرکزی به ویژه هندوراس و گواتمالا و جنوب مکزیک زیست می کردند)، زبان مایا، (آیین هندوها) مایا (الهه ای که همسر سیوا بود)، خواب و خیال

سرخپوست مایا (مایاها در امریکای مرکزی به ویژه هندوراس و گواتمالا و جنوب مکزیک زیست می کردند)، زبان مایا، (آیین هندوها) مایا (الهه ای که همسر سیوا بود)، خواب و خیال

maya

maya angelou

<hr> وابسته به زبان های مایایی (حدود 24 زبان سرخپوستان امریکای مرکزی)، رجوع شود به: maya

وابسته به زبان های مایایی (حدود 24 زبان سرخپوستان امریکای مرکزی)، رجوع شود به: maya

mayan

mayani

<hr> معنی : شاید، احتمالا، ممکن است <hr> معانی دیگر : (به عنوان پیشنهاد مودبانه به کار می رود)

معنی : شاید، احتمالا، ممکن است معانی دیگر : (به عنوان پیشنهاد مودبانه به کار می رود)

maybe

maybe then

mayer

<hr> محله ی می فر (در لندن)

mayfair

mayfair magazine

<hr> معنی : گل خفچه، کالبای باتلاقی <hr> معانی دیگر : نام چندین گیاه که در ماه مه گل می دهند، گل بهار، امر، خرغوس

معنی : گل خفچه، کالبای باتلاقی معانی دیگر : نام چندین گیاه که در ماه مه گل می دهند، گل بهار، امر، خرغوس

mayflower

mayflower compact

<hr> (حشره شناسی) حشره ی یک روزه (از راسته ی ephemeroptera)، حشره ای که یک روز زیست می کند، حشره یک روزه

(حشره شناسی) حشره ی یک روزه (از راسته ی ephemeroptera)، حشره ای که یک روز زیست می کند، حشره یک روزه

mayfly

<hr> معنی : شاید، ممکن است <hr> معانی دیگر : (قدیمی) شاید، امکان دارد (mayhappen هم می گویند)

معنی : شاید، ممکن است معانی دیگر : (قدیمی) شاید، امکان دارد (mayhappen هم می گویند)

mayhap

<hr> معنی : جرح، ضرب وشتم <hr> معانی دیگر : (حقوق) ضرب و شتم، (حقوق) ناقص العضو کردن

معنی : جرح، ضرب وشتم معانی دیگر : (حقوق) ضرب و شتم، (حقوق) ناقص العضو کردن

mayhem

<hr> (مخفف: may not) نشاید، نتوان، مجاز نیست

(مخفف: may not) نشاید، نتوان، مجاز نیست

mayn't

maynard

maynard keynes

maynt

mayo

<hr> معنی : مایونز، نوعی چاشنی غذا و سالاد <hr> معانی دیگر : (خوراک پردازی) سس مایونز

معنی : مایونز، نوعی چاشنی غذا و سالاد معانی دیگر : (خوراک پردازی) سس مایونز

mayonnaise

mayonnaise salad

<hr> معنی : شهردار <hr> معانی دیگر : شهردار

معنی : شهردار معانی دیگر : شهردار

mayor

mayor elect

<hr> معنی : وابسته به شهردار <hr> معانی دیگر : وابسته به شهردار

معنی : وابسته به شهردار معانی دیگر : وابسته به شهردار

mayoral

mayoral candidate

mayoral elections

<hr> مقام یا دوران خدمت شهردار، شهرداری، ریاست شهرداری، دوره ریاست شهرداری

مقام یا دوران خدمت شهردار، شهرداری، ریاست شهرداری، دوره ریاست شهرداری

mayoralty

<hr> معنی : زن شهردار <hr> معانی دیگر : زن شهردار

معنی : زن شهردار معانی دیگر : زن شهردار

mayoress

<hr> دوره ء ریاست شهرداری

mayorship

mayotte

<hr> تیری که بر آن گل و روبان آویخته اند و در جشن ماه مه دور آن شادی و پایکوبی می کنند، تیری که باگل های گوناگون اراسته ودر روز یکم ماه مه درمیدان شهربدوران میرقصند

تیری که بر آن گل و روبان آویخته اند و در جشن ماه مه دور آن شادی و پایکوبی می کنند، تیری که باگل های گوناگون اراسته ودر روز یکم ماه مه درمیدان شهربدوران میرقصند

واژه های حرف "m" - انگلیسی به انگلیسی