انگلیسی به انگلیسی

hypercalcemia

hypercalcemic

<hr> ورزش : افزایش کربن اکسید در خون

ورزش : افزایش کربن اکسید در خون

hypercapnia

hypercapnic

hypercatabolism

hyperchloremia

hyperchlorhydria

hypercholesteremia

hypercholesteremic

hypercholesterolemia

hypercholesterolemic

hypercoagulability

hypercompetitive

hypercorrect

<hr> (دستور زبان - کاربرد غیرمصطلح ناشی از زیاده روی در پیروی از قوانین دستوری و بد سلیقگی مثلا: between you and i) وسواس دستوری

(دستور زبان - کاربرد غیرمصطلح ناشی از زیاده روی در پیروی از قوانین دستوری و بد سلیقگی مثلا: between you and i) وسواس دستوری

hypercorrection

<hr> عیب جو، ایرادگیر، ایرادی، نق نقو، خرده گیر، موشکاف، بیش از حد خرده گیر

عیب جو، ایرادگیر، ایرادی، نق نقو، خرده گیر، موشکاف، بیش از حد خرده گیر

hypercritical

<hr> با خرده گیری بیش از اندازه

با خرده گیری بیش از اندازه

hypercritically

hypercryalgesia

hyperemesis

<hr> معنی : پرخونی، احتقان، خون انباری <hr> معانی دیگر : hyper(a)emia غلبه ء خون، انباشتگی خون، تراکم خون <hr> (جریان زیادی خون یا انباشتگی خون در بافت یا اندام) پرخونی، خون انباشت، خون انباشتگی، طب احتقان، پرخونی در عضو

معنی : پرخونی، احتقان، خون انباری معانی دیگر : hyper(a)emia غلبه ء خون، انباشتگی خون، تراکم خون (جریان زیادی خون یا انباشتگی خون در بافت یا اندام) پرخونی، خون انباشت، خون انباشتگی، طب احتقان، پرخونی در عضو

hyperemia

hyperemic

<hr> اشتغال زیاد بازرگانى : اشتغال بیش از حد

اشتغال زیاد بازرگانى : اشتغال بیش از حد

hyperemployment

hyperergy

<hr> (حساسیت شدید پوست یا اندام حسی) پرحساسیتی، پر سوهشمندی، hyperaesthesia طب حساسیت شدید در یک ناحیه بدن، ازدیاد حساسیت

(حساسیت شدید پوست یا اندام حسی) پرحساسیتی، پر سوهشمندی، hyperaesthesia طب حساسیت شدید در یک ناحیه بدن، ازدیاد حساسیت

hyperesthesia

hyperesthetic

hyperexcitability

hyperexcitable

hyperextension

<hr> مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی

مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی

hypergeometric

hypergeometric function

hypergeusia

hyperglycaemia

<hr> معنی : ازدیاد قند خون <hr> معانی دیگر : (وجود مقدار بیش از حد قند در خون) پر قند خونی، طب ازدیاد قند خون

معنی : ازدیاد قند خون معانی دیگر : (وجود مقدار بیش از حد قند در خون) پر قند خونی، طب ازدیاد قند خون

hyperglycemia

hyperglycemic

hypergonadotropic

hyperhidrosis

hyperidrosis

hyperinflated

<hr> تورم شدید بازرگانى : تورم حاد

تورم شدید بازرگانى : تورم حاد

hyperinflation

<hr> (تراوش زیاد انسولین از طحال که موجب کمی قند خون می شود) پر انسولینی، طب ازدیاد انسولین insulin درخون که موجب کم شدن قند خون میگردد

(تراوش زیاد انسولین از طحال که موجب کمی قند خون می شود) پر انسولینی، طب ازدیاد انسولین insulin درخون که موجب کم شدن قند خون میگردد

hyperinsulinism

hyperintelligent

hyperintense

<hr> حساسیت واستعداد تحریک فوق العاده

حساسیت واستعداد تحریک فوق العاده

hyperirritability

hyperirritable

hyperkalemia

<hr> (پزشکی - زیاد شدن نابهنجار بافت های شاخی پوست و یا افزایش یاخته های قرنیه ی چشم) پر شاخینگی، پرسازی قرنیه

(پزشکی - زیاد شدن نابهنجار بافت های شاخی پوست و یا افزایش یاخته های قرنیه ی چشم) پر شاخینگی، پرسازی قرنیه

واژه های حرف "h" - انگلیسی به انگلیسی