best man

best mate

best never rest

best of all

best of both world

best of both worlds

best of breed

best of left and right

best of luck

best of times

best one

best overall

best part

best performance

best practice

best proximity point

best regards

best regards sincerely

<hr> پرفروش ترین مال التجاره، پرتیراژترین کتاب، (کتاب و غیره) پرفروش ترین (best seller هم می نویسند)

پرفروش ترین مال التجاره، پرتیراژترین کتاب، (کتاب و غیره) پرفروش ترین (best seller هم می نویسند)

best seller

best selling

best selling author

best smartest modern

best suffering

best suited

best thing since sliced bread

best to

best travel

best used

best value fees

best value total cost

best wishes

<hr> معنی : واقع، جای کسی را گرفتن، کمک کردن، بدرد خوردن <hr> معانی دیگر : دارای حالت ویژه

معنی : واقع، جای کسی را گرفتن، کمک کردن، بدرد خوردن معانی دیگر : دارای حالت ویژه

bested

bestest

bestfit

bestfriend

<hr> معنی : حیوانی، دامی، شبیه حیوان، جانور خوی <hr> معانی دیگر : وحشی، حیوان منش، ددمنش، سبع، جانوری

معنی : حیوانی، دامی، شبیه حیوان، جانور خوی معانی دیگر : وحشی، حیوان منش، ددمنش، سبع، جانوری

bestial

<hr> معنی : حیوانیت، جانور خویی <hr> معانی دیگر : ددمنشی، وحشیگری، عمل وحشیانه، حیوان صفتی

معنی : حیوانیت، جانور خویی معانی دیگر : ددمنشی، وحشیگری، عمل وحشیانه، حیوان صفتی

bestiality

bestie

besties

<hr> معنی : بخشیدن، عطاء کردن <hr> معانی دیگر : (معمولا با on یا upon) هدیه دادن، ارزانی داشتن، وقف کردن، (قدیمی) قرار دادن (در انبار و غیره)، گذاشتن، (قدیمی) جای دادن، منزل دادن، ارزانی داشتن باon یاupon

معنی : بخشیدن، عطاء کردن معانی دیگر : (معمولا با on یا upon) هدیه دادن، ارزانی داشتن، وقف کردن، (قدیمی) قرار دادن (در انبار و غیره)، گذاشتن، (قدیمی) جای دادن، منزل دادن، ارزانی داشتن باon یاupon

bestow

bestow something upon someone

bestowed

bestrewn

<hr> معنی : با پاهای گشاد نشستن یا ایستادن <hr> معانی دیگر : ایستادن یا نشستن به طوری که هر پا در یک طرف چیزی باشد (مثل هنگام اسب یا دوچرخه سواری)، نگهداری ودفاع کردن از

معنی : با پاهای گشاد نشستن یا ایستادن معانی دیگر : ایستادن یا نشستن به طوری که هر پا در یک طرف چیزی باشد (مثل هنگام اسب یا دوچرخه سواری)، نگهداری ودفاع کردن از

واژه های حرف "b" - پیشنهاد کاربران