انگلیسی به انگلیسی

<hr> قلیایی کردن، قلیایی شدن

قلیایی کردن، قلیایی شدن

alkalify

<hr> (شیمی) قلیاسنج، دستگاه سنجش میزان قلیا در جامدات و مایعات، قلیاسنج

(شیمی) قلیاسنج، دستگاه سنجش میزان قلیا در جامدات و مایعات، قلیاسنج

alkalimeter

alkalimetry

<hr> معنی : دارای خاصیت قلیایی <hr> معانی دیگر : (شیمی)، قلیایی، وابسته به قلیا، شخایی، دارای ph بیش از هفت

معنی : دارای خاصیت قلیایی معانی دیگر : (شیمی)، قلیایی، وابسته به قلیا، شخایی، دارای ph بیش از هفت

alkaline

alkaline batteries

alkaline earth metal

alkalinise

alkalinity

alkalinization

<hr> معنی : قلیایی کردن <hr> معانی دیگر : رجوع شود به: alkalize

معنی : قلیایی کردن معانی دیگر : رجوع شود به: alkalize

alkalinize

alkalisation

alkalise

alkalization

<hr> (شیمی) قلیایی کردن، تبدیل به قلیا کردن، شخایی کردن، قلیایی کردن

(شیمی) قلیایی کردن، تبدیل به قلیا کردن، شخایی کردن، قلیایی کردن

alkalize

<hr> معنی : شبیه قلیا <hr> معانی دیگر : (شیمی) شبه قلیا، قلیاواره، آلکالوئید

معنی : شبیه قلیا معانی دیگر : (شیمی) شبه قلیا، قلیاواره، آلکالوئید

alkaloid

alkalometry

<hr> معنی : افزایش قلیای بدن <hr> معانی دیگر : (پزشکی) آلکالوز، قلیاخونی (حالت نابهنجار بدن که اغلب ناشی از سوخت و ساز بد است)، شخافزونی (با acidosis مقایسه شود)

معنی : افزایش قلیای بدن معانی دیگر : (پزشکی) آلکالوز، قلیاخونی (حالت نابهنجار بدن که اغلب ناشی از سوخت و ساز بد است)، شخافزونی (با acidosis مقایسه شود)

alkalosis

alkalotic

alkamine

<hr> (شیمی) آلکان (هر یک از هیدروکربن های دارای زنجیره ی باز و فرمول کلی cnh2n)

(شیمی) آلکان (هر یک از هیدروکربن های دارای زنجیره ی باز و فرمول کلی cnh2n)

alkane

<hr> (گیاه شناسی ـ از ریشه ی عربی: الحنا) شنگار (alkanna tinctoria از تیره ی گاوزبان ها که از ریشه ی آن رنگ قرمز به دست می آید)، ریشه ی شنگار، رنگدانه ی ریشه ی شنگار، شنگار، هوه چوبه، هواجیوه، هواجوا

(گیاه شناسی ـ از ریشه ی عربی: الحنا) شنگار (alkanna tinctoria از تیره ی گاوزبان ها که از ریشه ی آن رنگ قرمز به دست می آید)، ریشه ی شنگار، رنگدانه ی ریشه ی شنگار، شنگار، هوه چوبه، هواجیوه، هواجوا

alkanet

alkannin

alkapton

alkaptonuria

<hr> (شیمی) آلکن (هر یک از هیدروکربن های دارای زنجیره ی باز و با فرمول کلی cnh2)

(شیمی) آلکن (هر یک از هیدروکربن های دارای زنجیره ی باز و با فرمول کلی cnh2)

alkene

alkie

alkoxide

<hr> (خودمانی) آدم الکلی، خمار

(خودمانی) آدم الکلی، خمار

alky

<hr> (شیمی) آلکید (انواع صمغ های مصنوعی)

(شیمی) آلکید (انواع صمغ های مصنوعی)

alkyd

alkyd resin

<hr> (شیمی) الکیل (بنیان اشباع شده ی هیدروکربن ها به فرمول کلی 1+alkyl radical) (cnh2n هم می گویند)

(شیمی) الکیل (بنیان اشباع شده ی هیدروکربن ها به فرمول کلی 1+alkyl radical) (cnh2n هم می گویند)

alkyl

alkyl group

alkyl radical

<hr> (شیمی) افزودن آلکیل به هیدروکربن ها (به ویژه در پالایش نفت)، آلکیل دار سازی

(شیمی) افزودن آلکیل به هیدروکربن ها (به ویژه در پالایش نفت)، آلکیل دار سازی

alkylation

<hr> معنی : همه، تمام، همه چیز، هر گونه، بسیار، کلیه، جمیع، همگی، تماما، داروندار، یکسره <hr> معانی دیگر : کلیه ی، قاطبه، سر بسر، کاملا، سرتاسر، به کلی، حد اکثر، همه نوع، (گویش محلی) تمام شده، مصرف شده، هریک، تک تک، هرکدام (بیشتر در مورد امتیاز)، پیشوند:، منحصرا [all-american]، دگر ـ [all-purpose]، (زمان) همه ـ، سرتاسر ـ [all-night]، pref : بمعنی غیر و دیگر

معنی : همه، تمام، همه چیز، هر گونه، بسیار، کلیه، جمیع، همگی، تماما، داروندار، یکسره معانی دیگر : کلیه ی، قاطبه، سر بسر، کاملا، سرتاسر، به کلی، حد اکثر، همه نوع، (گویش محلی) تمام شده، مصرف شده، هریک، تک تک، هرکدام (بیشتر در مورد امتیاز)، پیشوند:، منحصرا [all-american]، دگر ـ [all-purpose]، (زمان) همه

all aboard

all agree

all alone

all alone like a country dunny

<hr> در تمام مدت، از ابتدا، سراسر

در تمام مدت، از ابتدا، سراسر

all along

<hr> 1- همه جا، هرجا 2- درهر مرحله (از رویدادها)، درامتدادهمه خط، در همه جا کامیاب

1- همه جا، هرجا 2- درهر مرحله (از رویدادها)، درامتدادهمه خط، در همه جا کامیاب

all along the line

<hr> همه کس، مرد و زن و پیر و جوان

همه کس، مرد و زن و پیر و جوان

all and sundry

<hr> کاملا، جامع، سرتاسری

all around

all around observation

<hr> 1 - ناگهان 2- یک باره، در یک زمان

1 - ناگهان 2- یک باره، در یک زمان

all at once

<hr> معنی : تقریبا، بنزدیکی <hr> معانی دیگر : 1- تقریبا، 2- همه بجز، به استثنای، قریبا

معنی : تقریبا، بنزدیکی معانی دیگر : 1- تقریبا، 2- همه بجز، به استثنای، قریبا

واژه های حرف "a" - انگلیسی به انگلیسی