انگلیسی به انگلیسی

<hr> میزان مالیات، در صد مالیات، نرخ مالیات

میزان مالیات، در صد مالیات، نرخ مالیات

tax rate

tax reform

tax relief

tax return

tax shield

tax the patience

tax withholding

tax year

taxability

<hr> معنی : مشمول مالیات، مالیات بردار <hr> معانی دیگر : مالیات بردار، مشمول مالیات

معنی : مشمول مالیات، مالیات بردار معانی دیگر : مالیات بردار، مشمول مالیات

taxable

<hr> معنی : وضع مالیات، مالیات، مالیات بندی <hr> معانی دیگر : ساو، درآمد مالیاتی، عوارض دریافتی دولت

معنی : وضع مالیات، مالیات، مالیات بندی معانی دیگر : ساو، درآمد مالیاتی، عوارض دریافتی دولت

taxation

taxation capacity

taxation policy

taxational

taxcut

taxer

<hr> معنی : تاکسی، خودروی، با تاکسی رفتن <hr> معانی دیگر : (هواپیما) تاکسی کردن، روی زمین یا آب حرکت کردن، (مخفف: taxicab) تاکسی، تاکسی گرفتن، خودروی هواپیما

معنی : تاکسی، خودروی، با تاکسی رفتن معانی دیگر : (هواپیما) تاکسی کردن، روی زمین یا آب حرکت کردن، (مخفف: taxicab) تاکسی، تاکسی گرفتن، خودروی هواپیما

taxi

taxi driver

taxi network

taxi rank

<hr> ایستگاه تاکسی ( taxi rank هم می گویند)، ماندگاه مجاز تاکسی

ایستگاه تاکسی ( taxi rank هم می گویند)، ماندگاه مجاز تاکسی

taxi stand

<hr> معنی : تاکسی <hr> معانی دیگر : تاکسی

معنی : تاکسی معانی دیگر : تاکسی

taxicab

taxidermic

<hr> معنی : پوست ارا <hr> معانی دیگر : ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره

معنی : پوست ارا معانی دیگر : ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره

taxidermist

<hr> معنی : پوست ارایی <hr> معانی دیگر : پوست پیرایی، پوست آرایی، آکنده سازی، پوست آکنی، پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره

معنی : پوست ارایی معانی دیگر : پوست پیرایی، پوست آرایی، آکنده سازی، پوست آکنی، پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره

taxidermy

<hr> معنی : مسافت سنج، مسافت نمای تاکسی <hr> معانی دیگر : تاکسی متر

معنی : مسافت سنج، مسافت نمای تاکسی معانی دیگر : تاکسی متر

taximeter

taxing

taxiplane

<hr> معنی : شکستهبندی، تاکتیسم <hr> معانی دیگر : (یونان باستان) گروه سربازان، جوخه، (زیست شناسی) آرایش، آرایگی، زیست شناسی واکنش موجود زنده در برابرگرایش، تاکتیسم <hr> taxis _ پسوند: ترتیب، آرایش، - آرایی، - پیرایی

معنی : شکستهبندی، تاکتیسم معانی دیگر : (یونان باستان) گروه سربازان، جوخه، (زیست شناسی) آرایش، آرایگی، زیست شناسی واکنش موجود زنده در برابرگرایش، تاکتیسم taxis _ پسوند: ترتیب، آرایش، - آرایی، - پیرایی

taxis

<hr> معنی : فرودگاه، جاده یا راه تاکسی رو <hr> معانی دیگر : (جاده ی هواپیمارو در فرودگاه که با باند runway فرق دارد) راه هواپیما

معنی : فرودگاه، جاده یا راه تاکسی رو معانی دیگر : (جاده ی هواپیمارو در فرودگاه که با باند runway فرق دارد) راه هواپیما

taxiway

taxless

<hr> (رده بندی گیاه یا جانور) آرایه، تاکسون، واحد طبقه بندی گیاهی یا جانوری

(رده بندی گیاه یا جانور) آرایه، تاکسون، واحد طبقه بندی گیاهی یا جانوری

taxon

taxonomic

taxonomical

taxonomically

taxonomist

<hr> معنی : طبقه بندی، علم رده بندی، ره ارایی <hr> معانی دیگر : آرایه شناسی، علم طبقه بندی

معنی : طبقه بندی، علم رده بندی، ره ارایی معانی دیگر : آرایه شناسی، علم طبقه بندی

taxonomy

<hr> معنی : مالیات دهنده، مالیات پرداز، خراج گذار <hr> معانی دیگر : پرداخت کننده ی مالیات، مالیات بده

معنی : مالیات دهنده، مالیات پرداز، خراج گذار معانی دیگر : پرداخت کننده ی مالیات، مالیات بده

taxpayer

taxpaying

tay sachs

<hr> (بیماری ارثی برخی یهودیان اروپای شرقی که موجب عقب ماندگی ذهنی و مرگ در کودکی می شود) بیماری تی - ساکس

(بیماری ارثی برخی یهودیان اروپای شرقی که موجب عقب ماندگی ذهنی و مرگ در کودکی می شود) بیماری تی - ساکس

tay sachs disease

taya maawiya ould sidahmed

<hr> زاکاری تایلور (دوازدهمین رئیس جمهور امریکا)

زاکاری تایلور (دوازدهمین رئیس جمهور امریکا)

taylor

tayside

<hr> مخفف: tb) tuberculosis هم می نویسند)، (شیمی) نشان تربیم (terbium)

مخفف: tb) tuberculosis هم می نویسند)، (شیمی) نشان تربیم (terbium)

<hr> مخفف: بعدا اعلام خواهد شد

مخفف: بعدا اعلام خواهد شد

واژه های حرف "t" - انگلیسی به انگلیسی